ایلیاایلیا، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 11 روز سن داره

با ایلیا، برای ایلیا

آتلیه

سلام پسر گلم! دیروز با بابایی و خاله فرزانه "گل" رفتیم آتلیه سروش! یه عالمه عکس بارداری انداختیم. خیلی خوب و هیجان انگیز بود. خاله جون پا به پای ما ذوق میکرد و البته خیلی هم زحمت کشید. دستش درد نکنه. آتلیه رو دوست داشتم چون همه کادرش خانم بودن و جاش هم خوب بود. بالاخره ما آخرین عکسای دو نفری رو با بابایی و البته حضور معنوی شما گرفتیم. از دیروز با خودم میگم این عکسا دو نفره بودن یا سه نفره!   ضمنا وقتی داشتیم دومین عکسو میگرفتیم شما ابراز وجود کردید و من از اینکه یه ماهی کوچولو زیر دستم این ور و اونور میرفت اونم موقع عکاسی خندم گرفته بود. روز خوبی بود. خدا رو شکر!  ...
29 دی 1393

هنرنمایی مامانی

سلام پسری! این بافتنی و مامانی خودش بافته واسه گل پسرش! انشااله به سلامتی تنت کنی و البته اندازت باشه! من که فکر میکنم یه کمی گشاده واست! اینطور نیست؟! ...
23 دی 1393

اسباب بازی پسری

سلام پسر گلم! امروز بعد ناهار شما در یک حرکت هیجانی لگدی زدی که مامانی از جا پرید! پدر جون با ذوق گفت لگد میزنه؟ گفتم آره. بعد پدر جون دستشو گذاشت رو شیکمه مامانی و شما دوباره چندتا شیرینکاری انجام دادی! قیافه پدر جون و ذوق کردنش دیدنی بود! این اسباب بازی هارو هم مادر جون خریده! دست گلش درد نکنه! یه عالمه جغجغه واسه پسر خوشگلم! اینام عروسکای حمومته که با خاله فرزانه خریدیم! قراره تو حموم حباب بسازن تا شما گل پسر ذوق کنی! ...
23 دی 1393

تولد مامانی

سلام پسر گلم! این چندتا اسباب بازیو منو خاله فرزانه از ترنجستان سروش خریدیم. روز تولد مامانی همراه خاله فرزانه رفتیم واسه خاله یه چرخ خیاطی شیک و خوشگل خریدیم. بعدش رفتیم رستوران دی ناهار خوردیم: مرغ سوخاریش و سیب زمینی هاش محشر بود. دست خاله جونی درد نکنه! بعد از ناهار کارای گارانتی چرخو انجام دادیم و رفتیم ترنجستان. اونجام یه میلک شیک خوردیم و این هدیه ها رو واسه شما خریدیم! کلی با خاله جون خوش گذشت بهمون! راستی خاله جون یه پارچه خیلی خوشگل بهم کادو داد. انشااله واسه عروسی خاله جون میدوزمش! کتاب حمام، مکعب های رنگی و حلقه هوش! ...
21 دی 1393

اولین تیکه سیسمونی

این لباسو خاله نرگس از مشهد واست آورده! این اولین تیکه سیسمونیته! اینکه اولین لباست از مشهد و از پیش امام رئوف اومده رو به فال نیک میگیرم. انشااله به زودی با هم بریم پابوس آقا! راستی دست خاله نرگس درد نکنه که اونجا به فکرت بوده! ...
20 دی 1393

عکس پسرم

سلام پسر گلم! 30 تیر 93 با بابایی رفتیم سونوی ان تی! اینجا شما 11 هفته و 5 روزت بوده. صدای قلبتو شنیدیم. بابایی کلی ذوق کرد. فکر کنم با دیدنت دیگه واقعا باورش شده که هستی و  ایشون دارن پدر میشن!! البته سی دی هم بهمون دادن که اومدیم خونه با پدر جون و مادر جون نگات کردیم! البته بعد از این سونو چندبار دیگه هم رفتیم سونوگرافی. اما عکسات تو این سونو از همه واضح تر بود. واسه همینم فقط اینا گذاشتم. دستتو ببین که روی شیکمته!! اینجام دستت جلوی صورتته! میبینی؟!       ...
20 دی 1393

شیطنت های پسرم

سلام پسر گلم! این روزا تنهایی از ضربه ها و لگد زدنات لذت میبرم! خیلی شیرینه! خودتم شیرینیشو حس میکنی!!؟ پریشب که حسابی شیطون شده بودی مامانی به فکرش رسید که از شیطنت هات فیلم بگیره تا بعداً به بابایی نشون بده! خلاصه حسابی تا ساعت 1 شب سرگرم فیلم گرفتن از شما بودم. شمام انگار فهمیده بودی کلی واسه مامانی ادا و اطوار در آوردی.  به زودی بابایی از مسافرت برمیگرده و دل هر دومون گشاد میشه! (آخه حسابی تنگ شده!) مگه نه؟!
19 دی 1393

سیسمونی پسرم

سلام پسر گلم! بالاخره مامانی تونست از سیسمونی شما چندتا عکس بگیره!! البته وقتی وسایلتو تو کمدت چیدم دوباره یه سری عکس میزارم واست. این عکسارو خونه مادر جون گرفتم. آخه هنوز سیسمونیت اونجاست! پاپوش پسر گلم آویز تخت ست بیمارستان ست حوله حمام اینارو با خاله فرزانه خریدیم! اینا کادوی خاله فرزانه است. این کیفم با خاله فرزانه خریدیم. لباسای پسر گلم! البته بعضی هاش! ...
14 دی 1393

بدون عنوان

سلام پسر گلم این روزا مامان حسابی سرش شلوغه و نمیرسه بیاد اینجا. انشااله زود زود میام و ماجراهای دو سه هفته گذشته رو برات مینویسم! مهمتر از همه اینکه چهارشنبه با مادر جون رفتیم سونوگرافی! قشنگترین قسمت سونوگرافی دیدن روی ماهت تو مانیتوره! البته مادر جون میگه چیزی ندیده جز دنده هات!! هفته 35 هستیم و شما کوچولوی ناز 2 کیلو 400 گرم وزن داری! یعنی نسبت به سونوی قبلی یک کیلو چاق شدی! بابایی وقتی فهمید چه ذوقی کرد. جاش خالی بود اونجا! بعدش با مادر جون رفتیم واست چند تا تیکه لباس خوشگل خریدیم! البته بگم سیسمونیت و خریدیما! خیلی خوشگلن. حتما خوشت میاد. به زودی عکساشو میزارم تا سال های بعد بیای و ببینیشون! راستی 5 شنبه 11 دی هم رفتیم تخت و کمدتو س...
12 دی 1393
1